سند خطبه‌ی حجة الواداع ارزش فرهنگی بالایی دارد؛ یکی از اسناد مهم تاریخ بشری است که بسیاری از تاریخ‌نگاران و خاورشناسان و پژوهشگران آن را یک متن قانونی و حقوق بشری می‌دانند که پایه‌های جامعه‌ی اسلامی را تشکیل می‌دهد. 

این سند حقوقی را مشخص کرده است که انسجام و قدرت جامعه را حفظ می‌کند و مؤلفه‌های سیاسی حکومت را تبیین می‌نماید. به مثابه سندی برای حقوق بشر و چارچوبی برای قانون کشور است. نمادهای فرهنگی جامعه‌ی اسلامی و اصول و مقاصد اسلام در آن نهفته است. 

نخست: تاریخچه‌ی مختصری از سند

کتاب‌های تاریخی و حتی کتاب‌های حدیثی آورده‌اند جمیعیتی که در روز حجة الوداع با رسول اکرم بودند، پیش از آن هیچ گاه در جزیزة العرب گرد هم نیامده بودند. مناسبتی بود تا پیامبر خدا اصول و مبادی اسلام را به مردم آموزش دهد؛ مشتاق بود تا همگان پیامش را بشنوند از این رو به بلال گفت مردم را ساکت کند (ابن ماجه) به جریر بن عبد الله هم دستور داد: به مردم بگو به من گوش دهند. 

مشخصات این سند عبارت است از: 

شهر: مکه مکرمه

مکان: صحرای عرفات بر روی تپه‌ی کوچکی که کوه رحمت نام دارد. 

زمان: روز جمعه ٩ ذی الحجه سال دهم هجری.

مناسبت: روز عرفه؛ حج پیامبر اسلام.

علت نام‌گذاری: از این رو به خطبه‌ی حجة الوداع مشهور شد که اولین و آخرین حج رسول خدا بود و آن حضرت سه ماه پس از آن از دنیا رفت. 

ارزش تاریخی و علمی: این سند ارکان حقوق بشر را ١٤ قرن پیش از اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر (١٠ دسامبر ١٩٤٨) تدوین کرد و قانون اساسی یک دولت مسلمان و پایه‌های حقوق بشر را تشکیل داد. 

ویژگی‌های دولت اسلام و پایه‌های حقوق بشر را می‌توان به این ترتیب خلاصه کرد: 

تعیین منبع قانون‌گذاری (شریعت): کتاب و سنت؛ خدای متعال نخستین قانون‌گذار است و این بدان معنا نیست که بشر نقشی در تدوین قانون ندارند. قدرت از آن امت است بنابراین مردم حق اجتهاد و تفسیر و اجرا احکام را دارند. به همین خاطر پیامبر اسلام تأکید داشت که پیامش به گوش مردم برسد: "اللهُمَّ، اشْهَدْ، اللهُمَّ، اشْهَدْ" خدایا شاهد باش خدایا شاهد باش... و سه بار این جمله را تکرار کرد. (مسلم) این جمله‌ تأکیدی بود بر حقیقتی بزرگ که باز در حدیث شریف آمده است: "وَقَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ إِنِ اعْتَصَمْتُمْ بِهِ، كِتَابُ اللهِ" چیزی را در میان شما گذاشتم که اگر به آن چنگ زنید گمراه نخواهید شد و آن کتاب خداست. (احمد)

تأکید بر وحدت امت: با تقویت برادری و انسجام جامعه و دوری از اختلاف و درگیری: "أَلَا لَا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّارًا يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ، أَلَا إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ أَيِسَ أَنْ يَعْبُدَهُ الْمُصَلُّونَ، وَلَكِنْ فِي التَّحْرِيشِ بَيْنَكُمْ" آگاه باشید مبادا پس از من به کفر باز گردید و گردن هم‌دیگر را بزنید. بدانید که شیطان ناامید شد از این که نمازگزاران او را بپرستند اما به اختلاف و آزار و اذیب شما امیدوار است. (احمد)

تعیین هویت امت در "اسلامی بودن" آن: این امت به لحاظ اصول و ارزش‌ها از دیگر امت‌ها جداست؛ ابتدا با تاریخ قمری و سال هجری: "إن الزَّمَانُ قَدِ اسْتَدَارَ كَهَيْئَةِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضَ، السَّنَةُ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ: ثَلاَثَةٌ مُتَوَالِيَاتٌ: ذُو القَعْدَةِ، وَذُو الحِجَّةِ، وَالمُحَرَّمُ، وَرَجَبُ مُضَرَ، الَّذِي بَيْنَ جُمَادَى وَشَعْبَانَ" زمان گرد است (سال پس از یک دور کامل به ذو الحجة رسید) مانند حالتی که خداوند آسمان‌ها و زمین را آفرید؛ سال دوازده ماه است و چهار ماه از آن حرام است؛ سه ما پیاپی: ذو القعده، ذو الحجه و محرم و یک ماه جدا: رجب که بین جمادی و شعبان قرار دارد. (بخاری و مسلم) بسیاری از ارکان اسلام بر اساس ماه‌های قمری وضع شده است بنابراین باید این هویت محفوظ بماند. 

امت منبع قدرت است: در متن حجة الوداع که سه ماه پیش از وفات رسول خدا ایراد شد، اشارها‌‌ی به وفات آن حضرت شده است: "لعَلِّي لَا أَلْقَاكُمْ بَعْدَ عَامِي هَذَا" شاید سال بعد شما را ملاقات نکردم. (نسائی) با این حال برای امت رئیس، امیر، حاکم یا پادشاهی انتخاب نکرد بلکه آن را بر عهده‌ی امت نهاد تا با آزادی و مسؤولیت‌پذیری فرد مناسبی را انتخاب کنند. 

تأکید بر اصل شورا و برابری: این دو اصل در آغاز به قضاوت و داوری و آسان‌گیری و تدبیر مسائل عمومی باز می‌گردد و خواسته‌ی هر مجاهد و هر اندیشمند در جهان است: "يَا أَيُّهَا النَّاسُ، أَلَا إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ، وَإِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ، أَلَا لَا فَضْلَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ، وَلَا لِعَجَمِيٍّ عَلَى عَرَبِيٍّ، وَلَا أَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ، وَلَا أَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ، إِلَّا بِالتَّقْوَى" ای مردم بدانید که پروردگار شما یکی است و پدر شما هم یکی است؛ هیچ عربی بر عجمی برتری ندارد و هیچ عجمی بر عربی و هیچ سرخی بر سیاهی و هیچ سیاهی بر سرخی برتری ندارد مگر با تقوا. (احمد)

تأکید بر وجود تعیین حاکم: این سنت در میان انسان‌ها همواره وجود داشته است که کسی را به عنوان حاکم و مجری امور تعیین کنند و در خطبه با تأکید بر اطاعت از حاکم و پایبندی به جماعت و خیرخواهی برای مسلمانان به این مسأله اشاره شده است: "وَأَطِيعُوا ذَا أَمْرِكُمْ تَدْخُلُوا جَنَّةَ رَبِّكُمْ" از صاحب امر خود اطاعت کنید تا وارد بهشت پروردگارتان شوید. (احمد)

تأکید بر ویژگی‌های اقتصاد اسلامی: اسلام دین و زندگی است و بخش بزرگی از احکام شریعت اسلامی به زندگی خانوادگی و معاملات مالی و... تعلق دارد. در خطبه بر حقیقت عدالت اقتصادی تأکید شده است و امت را دارای سیستم اقتصادی مترقی می‌داند: هر ربایی که در جاهلیت بود باطل است؛ سرمایه‌ی شما از آن خودتان است نه ستم کنید و نه به شما ستم شود. (احمد) 

در واقع رسول خدا تأکید می‌کند که جامعه و کشور دو بال دارند: زن و مرد: نصوص شرعی هم تأکید کرده است که زن پاره‌ی مرد است و برتری آنها بر یک‌دیگر با کار و تولید در داخل یا بیرون خانه است بدون این که به کسی ستم شود یا مورد اهانت قرار گیرد. از آداب و رسوم موروثی بسیاری از ملت‌ها جداست بلکه برابری بین زن و مرد و عدالت در حقوق و تکالیف را عبادت می‌داند: "فَاتَّقُوا اللهَ فِي النِّسَاءِ، فَإِنَّهُنَّ عِنْدَكُمْ عَوَانٌ، لَا يَمْلِكْنَ لِأَنْفُسِهِنَّ شَيْئًا، وَإِنَّ لَهُنَّ عَلَيْكُمْ، وَلَكُمْ عَلَيْهِنَّ حَقًّا" درباره‌ی زنان از خدا بترسید؛ آنان در نزد شما اسیرند و برای خود مالک چیزی نیستند. آنان بر شما حقی دارند و شما بر آنان حقی دارید. (احمد) در واقع این حدیث تأکیدی است بر آیه‌ی: "والمؤمنون والمؤمنات بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف وينهون عن المنكر" (التوبة) و مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که به کارهای پسندیده وا می‌دارند، و از کارهای ناپسند باز می‌دارند...

تأکید بر اصل اخلاق در جامعه: همه‌ی کارهای روزمره‌ی مردم بر اساس قانون و شریعت نیست بلکه اساس آن‌ها را اخلاق و ارزش‌های والا تشکیل می‌دهد: "أيها الناس أتدرون من المسلم؟ المسلم من سلم الناس من لسانه ويده. أيها الناس أتدرون من المؤمن: المؤمن من أَمِنَهُ الناس على أموالهم وأعراضهم، أيها الناس أتدرون من المهاجر: المهاجر من هجر ما نهى الله عنه" ای مردم می‌دانید مسلمان کیست؟ مسلمان کسی است که مردم از دست و زبان او در امان باشند. ای مردم می‌دانید مؤمن کیست؟ مؤمن کسی است که مردم نسبت به مال و ناموس خود از او در امان باشند. ای مردم می‌دانید مهاجر کیست؟ مهاجر کسی است که از آنچه خدا نهی کرده است دوری کند. 

تأکید بر حقیقت شهروندی و مدارا و هم‌زیستی: 

شهروندی برای همه‌ی مردم آشکار است: (أيها الناس…)،  ای مردم... با تأکید بر ارکان اصلی آن که همان ثبات جامعه و آسایش مردم و امنیت ناموس و اموال آنان است: "أيها الناس إِنَّ دِمَاءَكُمْ وَأَمْوَالَكُمْ وأَعْرَاضَكُمْ حَرَامٌ عَلَيْكُمْ، كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا_ يَوْمَ النَّحْرِ ، فِي بَلَدِكُمْ هَذَا _مكة المكرمة، فِي شَهْرِكُمْ هَذَا ذو الحجة" ای مردم جان و مال و ناموس شما بر دیگری حرام است مانند حرمت این روز – روز قربانی- و این شهر – مکه- و این ماه – ذو الحجه-. (مسلم) ارزش‌هایی چون مدارا و هم‌زیستی ستون اصلی جامعه و شرط ثبات و توانمندی آن است: "إن دماء الجاهلية موضوعة وأول دم نبدأ به دم عامر بن ربيعة بن عبدالمطلب ابن عم النبي صلى الله عليه وسلم، الذى قتل في الجاهلية، فسامح فيه النبي صلى الله عليه وسلم" خون‌های جاهلیت باطل است و نخستین خونی که باطل اعلام می‌کنم خون عامر بن ربیعه بن عبد المطلب پسر عموی رسول خدا است که در جاهلیت کشته شد. پیامبر از آن گذشت کرد بدون انتقام و پیگیری و.. 

این نوشته گریزی بود به سند حجة الوداع برای آموزش همگانی؛ به مثابه سند قانونی و تاریخی که سابقه و برتری مسلمانان از جهت قانون‌گذاری و اندیشه‌ورزی را نشان می‌دهد. اصل و منبع این سند هم وحی است.